ترنمترنم، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

ترنم بانو ، کودک امروز ، بانوی فردا

انا لله و انا الیه راجعون!!!!

«و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی،جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید» درگذشت عموی عزیزم  چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور می‌نشیند، ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چاره‌ای جز تسلیم و رضا نیست. مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتمزده بـه انتظار بنشیند و این ، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش درفـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی اوسـت..   رفــــــت!   پر کشیــــــــد!   روحــــــــــش طاقــــــت ایـــــــن دنیـــــــــا را نـــداشتــــ...
20 مرداد 1391

همزمانی سالگرد عشق من و علی با سفر کردن عموی عزیزم!!!!!!

  بهترین من .... روزها از پی هم آمد و رفت و پنج بهار و تابستان و پاییز و زمستان را با هم گذراندیم . روزهای دلپذیری که هر روزش سرشار از هم بودیم ، چه حس خوبی است بودن در کنار تو و مهر بی پایانت ...تو بهترین بهانه برای زندگی من هستی. آرزومندم سایه‌ات همیشه برسرم گسترده باشد. پنجمین سالگرد یکی شدنمان مبارک همراه همدل من : دستهایم را پنج بهار پیش از این به ضریح مقدس چشمهایت دخیل عشق بستم .در صحن مقدس نگاهت زیر باران شوق نماز شکر به جا آوردم چون حاصل عشق  من و تو  ، ترنمی است که مثل یک ترانه ی شاد در کوچه باغ زندگیمان رها شده است . بالای سرم را که نگاه میکنم دستها...
20 مرداد 1391

ترنم بانو به شمال می رود ( سفرنامه 3 )!!!!!!!

اگه گفتید من کجا نشستم؟؟؟؟؟؟ هههههههههههههههه.دیدید اومدم این بالا !!!!!!!!!! آخه دارم میرم مسافرت!!!!!!خیالتون راحت مامانم دوربینش را هم با خودش آورده و همه عکس های سفر را براتون میزاره!!!!!!!                                 ترنم بانو در قزوین :   مامانم این ٢ تا عکس را توی پارک ملت قزوین وقتی یه توقف کوتاه داشتیم از من گرفته........هوا خیلی سرد بود.....بعد از چند ساعت توی ماشین بودن استراحت خوبی بود... به من که خیلی خوش گذشت..... ترنم بانو در انزلی : ...
11 مرداد 1391

دردانه دختر من 10 ماهه شد!!!!!!!

  عزیز دلم، 7مرداد، پاهای کوچولوت رو برای اولین بار توی ماه های 2 رقمی زندگی ات گذاشتی و شدی 10 ماهه ...     دختر رویایی من، ترنم بی نظیرم، 10 ماهگی ات خجسته باد   روزها ميگذرند و ماهها مي آيند... روزهاي يك رقمي، روزهاي دو رقمي، ماههاي يك رقمي و ماههاي دو رقمي... اعداد در بودن تو معنا مي يابند و هر روز كه مي گذرد، شهد زندگيمان با تو شيرين تر مي شود. زيبايم... امروز كه بگذرد ده ماه است كه تو را داشته ام ده ماهگي ات مبارك ترنم دلنشين تابستاني ام ! ١٠ ماه عاشقی به روایت تصویر!!! مهر ١٣٩٠  _   بدو تولد: آبا...
11 مرداد 1391

مروارید!!!!!!!!!!!!!

من ترانه ای زیباتر ازصدای خنده های تو نشنیدم... من شیرین تر از نام تو ، اسمی به زبان نیاوردم... شکوفه زیبایی به زیبایی شکوفه لبخند لبانت ندیدم....   تا حالا شده با تمام وجود بخندید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!     بالاخره موفق شدم از مروارید توی صدف عکس بگیرم.هورااااااااااااا   ...
4 مرداد 1391

الهی بابایی را حفظ کن!!!!

تو رشد  میکنی وماغرق در تکامل وجود تو ,غافل از اینکه عمر ما هم رو به سرازیری است.هر روز خدا را محو تماشای وجود تو هستیم.بابایی در میان کارهایش زمانی را برای دیدن دختر نازش میدزدد و برای تو عاشقانه مینوازد و گاهی هم لالایی میخواند و تو هم با آن نگاههای معصومانه ات انگار چیزی را میخواهی بگویی. اره عسلکم بابا تو رو دنیادنیا دوست داره.امیدوارم وقتی بزرگ شدی هیچ موقع اونو ناراحت و دلگیر نکنی.اخه تو امید بی پایان بابایی شدی و هستی. بیا باهم دست به دعا باشیم و از خدای مهربان بخواهیم که سایه پدر همیشه بالا سرت باشد.     من بابای ترنم هستم!!!!!!!!!!!       &...
2 مرداد 1391
1